از موضوعاتی که امروزه دغدغهی بیشتر مدیران کسب و کارهاست، بهوجود آوردن فرهنگ کار تیمی و گروهی در کسبوکار است. اگر اهمیت کار تیمی و گروهی در سازمانی به درستی درک شود اتفاقات و پیشرفتهای بسیار خوبی در آن شرکت رخ میدهد که میتواند منجر به افزایش فروش و اعتبار آن مجموعه و برند گردد. کارگروهی چیست؟
البته به وجود آوردن فضایی که منجر به کارتیمی و گروهی شود کار چندان آسانی نیست اما اگر بتوانید مطالب گفته شده در این مقاله را به درستی انجام دهید، میتوانید کار تیمی را در بین کارمندانتان نهادینه کنید و نگران بسیاری از کارها نباشید زیرا بهشکل خودکار انجام خواهند شد. کار تیمی موفق چیست ؟
مایکل جردن، یکی از بزرگترین اسطورههای بسکتبال در مورد اهمیت کار گروهی و تیمسازی میگوید: با هوش و استعدادتان در یک مسابقه برنده خواهید شد اما با کار گروهی قهرمان مسابقات میشوید.
امروزه با پیشرفت دنیای تکنولوژی و پیچیدهتر شدن فعالیتهای سازمانی، اهیمت کار فردی کمرنگ شده است و اهمیت کارهای گروهی رو به افزایش است . درحقیقت شرکتهای بزرگ و بروز دنیا مانند اپل، سامسونگ، مکدونالد و دیگر سازمانهای بزرگ از سالها پیش دریافتند که کارهای تیمی میتواند نتایج بسیار درخشانی را در یک سازمان و کسب و کار ایجاد کند که انجام آن توسط یک فرد، کار و هدفی غیرممکن است.
از همان سالها تیمهای توسعه و تحقیقی شکل گرفت تا این شرکتها بتوانند فرهنگ کارگروهی را در شرکت خود ایجاد کنند. البته بهخاطر داشته باشید که ایجاد فرهنگ کارتیمی در یک کسب و کار امری زمانبر است.
پس اگر به تازگی یک برند یا کسب و کار خانگی را پایهگذاری کردهاید و میخواهید به صورت اصولی فرهنگ کار تیمی را در کسب و کارتان ایجاد کنید میتوانید از مشاور کسب و کار دکتر ویز کمک بگیرید. کارگروهی چیست؟ مثال کار تیمی چیست؟
تعریف کار گروهی چیست؟ teamwork چیست؟ متاسفانه بسیاری از افراد و حتی مدیران برخی کسب و کارها تفاوت بین تیم و گروه را نمیدانند و به همین خاطر مشکلات و ضررهای زیادی به کسب و کارشان وارد میشود. بیشتر ما زمانی که دور هم جمع میشویم و کارهای خاصی را انجام میدهیم نام خود را تیم میگذاریم درحالیکه اگر به دنبال هدفی خاص و مشخص نباشیم، صرفا یک گروه هستیم و نه یک تیم.
تفاوتهای زیادی بین یک تیم و گروه وجود دارد. در واقع تیم به مجموعه افراد همفکری گفته میشود که با تمرکز کردن بر یک هدف و ارزشی یکسان برای رسیدن به آن هدف تلاش میکنند، اما در مقابل گروه به افرادی گفته میشود که اساسا بیشتر از دو نفر هستند اما الزاماً هدف و ارزش خاصی را دنبال نمیکنند. همچنین در کار گروهی و تیمی غیبت هر از اعضای تیم باعث میشود تا هدف نهایی تیم دچار مشکل و نوسان شود که البته در گروه اینطور نیست و اعضای گروه شخصیت مستقلتری نسبت به یک تیم دارند.
پژوهشگران شش اصل مقدماتی و لازم را برای شروع هر کار گروهی در سازمان ضروری میدانند و اعتقاد دارند اگر هر مجموعهای که خود را تیم میداند این ویژگیها را نداشته باشد نمیتواند به هدف و ارزش دلخواه خود برسد. این ۶ اصل از جمله عوامل مؤثر در موفقیت کار تیمی است.
دلایل زیادی وجود دارد که شما باید کار تیمی را در سازمان خود نهادینه کنید. البته ممکن است روزهای اول کمی دچار سختی و کند پیش رفتن کارها بشوید اما پس از یک زمان معقول انجام همهی کارها و خدمات بهبود پیدا میکند و سازمان پیشرفتهای چشمگیری مییابد.
فرهنگ کار گروهی در کشور ما از گذشته دچار مشکلات زیادی بوده است. بسیاری از روانشناسان ایرانی اعتقاد دارند یکی از علتهایی که ورزشهای فردی کشور ایران نسبت به ورزشهای تیمی، قدرت بیشتری دارد، نبود فرهنگ کار گروهی در مردم ایران است. اگر به مسابقات ورزشکاران ایرانی دقت کرده باشید متوجه میشوید که در ورزشهایی مانند کشتی، وزنهبرداری، تیراندازی و… که بهصورت تک نفره برگزار میشوند، عنوانها و مقامهای بسیار بهتری نسبت به ورزشهای تیمی بهدست میآوریم. روانشناسی کار گروهی چگونه است؟
پس ممکن است برای شروع کارتیمی در یک کسب و کار ایرانی با مشکلاتی مواجه باشید که در دیگر کشورها کمتر بهوجود میآید و ریشه در فرهنگ کشورمان دارد. البته باید در نظر داشته باشید که در سالهای اخیر سازمانهای بزرگی مانند دیجیکالا بهخوبی توانستهاند این فرهنگ را در بین کارمندان کسب و کارشان ایجاد کنند. پس سعی کنید فرهنگ کار تیمی را در سازمان و کسب و کارتان ایجاد کنید تا معجزهی کار گروهی و تیمی را احساس کنید.
در ادامهی مطلب به این موضوع پرداختهایم که چرا سازمانها و کشورهای توسعه یافته، بهجای اینکه مهارتهای شخصی را افزایش دهند بر تیم و تیمسازی اصولی متمرکز شدهاند و هزینههای زیادی را صرف این کار کردهاند.
در ادامهی مطلب ۳ مورد از مهمترین موضوعاتی که میتواند دلیل خوبی برای راهاندازی فرهنگ کارتیمی در سازمان شما باشد را بهصورت دقیق بررسی کردهایم و برای هر کدام مثالهایی آوردهایم تا بتوانید بهتر مسئله کار گروهی و تیمی را درک کنید. ۳ نکتهی زیر از جمله عوامل مؤثر در موفقیت کار تیمی است.
برای بهتر درک کردن این موضوع به سوال زیر فکر کنید. به نظر شما علت موفقیت کسب و کارها در کشوری مانند چین و یا دلیل شکست استارت های نوپا در دیگر نقاط چه موضوعی است؟
اگر فکر میکنید نیروی کار ارزان جواب این سوال است، سخت در اشتباه هستید. طبق نظرسنجی انجام شده در یکی از دانشگاههای آمریکا بیشاز ۹۰ درصد مردم، پاسخ این سوال را نیروی کار ارزان در کشورهای در حال توسعه میدانند.
اما حقیقت آن است که نیروی کار ارزان بهتنهایی نمیتواند یک کسب و کار را به موفقیت برساند. بلکه رهبران یک کسب و کار میبایست به کمک مدیریت و کار تیمی و گروهی از مزیتهای موجود در کشور خود بهخوبی استفاده کند.
برای مثال بسیاری از کشورهایی که اقتصادشان وضعیت خوبی ندارد اگر خدمات و محصولاتشان را به دلار و یا یورو به فروش برسانند میتواند چندین برابر رشد کنند. اما در همین کشور ایران که ریال ارزش بسیار کمی در برابر ارزهای خارجی مانند دلار و یورو دارد، چند کسب و کار را میشناسید که از این مزیت استفاده کند؟
پس در چین هم نیروی کار ارزان بهتنهایی چنین بازار خوبی را برای رشد کسب و کارها بهوجود نیاورده است. در واقع کشور چین توانسته هنر مدیریت و کار گروهی در نیروهای کار را بهخوبی ایجاد کند و به بهترین شکل از آن استفاده کند. هماهنگی بینظیر بین قسمتهای مختلف سازمانهای کشور چین بهخاطر تیمسازی اصولی است که از سالها پیش در این کشور برنامهریزی و پیاده شده است.
طبق آخرین تحقیقات دانشگاه میشیگان، بسیاری از واقعیتها و مستندات نشانگر آن است که نیروی کار ارزان در دنیای امروزی دیگر یک مزیت رقابتی پایداری محسوب نمیشود. البته در نظر داشته باشید که نمیگوییم نیروی کار ارزان مزیت یک کسب و کار نیست، بلکه میگوییم صرف وجود نیروی کار ارزان در یک کشور و یا سازمان نمیتوانیم به اهداف مشخص شده برسیم.
انجام کار گروهی و تیمی در یک سازمان میتواند مزیتی باشد که دانشمدان معتقدند جدیترین مزیت کسب و کارهای یک سازمان در سالهای آینده است. در انتهای قرن ۲۰ یک تحقیق معتبر در سازمانها و کسب و کارهای آمریکا انجام شد که حاکی از آن بود که کسب و کارهایی که تیم سازی و کار گروهی بهتری در شرکت خود داشتهاند پیشرفت سریعتر و بیشتری نسبت به دیگر شرکتها دارند.
اگر بهتازگی یک برند و یا کسب و کار پایهگذاری کردهاید و بدنبال ساخت برند لوکس هستید بهتر است از همین الان اصول تیمسازی و کار گروهی را در شرکت و سازمان خود پایهگذاری کنید.
طبق اصل دمینگ اگر از ابتدا یک کار را بهصورت اصولی انجام ندهید در آینده مجبور خواهید شد تا چندین برابر وقت و هزینهی بیشتری را برای به انجام رسیدن آن بگذارید.
در همین زمینه، پیتر دراکر میگوید:
“جانشین دنیای کارگری، جامعه فرهیختگان است. فرآورده نمونه سالهای ۱۹۲۰ يعني خودرو، حدود ۶۰ درصد از بهای تمام شدهاش صرف تهيه مواد خام و انرژی ميشد. فرآورده نمونه سال ۱۹۸۰ تراشه های نيمه رسانا ميباشد كه بهاي انرژی و مواد خام مصرفي آن حتی به ۲ درصد نميرسد.”
این موضوعات به علت اهمیت دادن به کار تیمی در کشورهای توسعه یافته است. شرکت اپل در سال ۲۰۱۵ احساس کرد که رقیبان روی بهبود عملکردهای دوربین سرمایهگذاری کردهاند و در آینده ممکن است دوربین تلفنهای هوشمندش از رقیبان عقب بیافتد. برای همین یک تیم ۵۰۰ نفره از بهترین متخصصان گردآوری کرد تا بتواند عملکرد دوربینهایش را بهبود دهد. اهمیت دادن به کار تیمی و تیمسازی در این سالها بیشتر از هر زمان دیگری شده است و این موضوع بخاطر آن است که شرکتها دریافتهاند که با کارتیمی میتوانند هزینههای خود را به حداقل برسانند.
جالب است بدانید در سال ۲۰۲۰ بازدهی تولید نسبت به سال ۲۰۱۲ در کشورهای توسعه یافته ۲ برابر شده است درصورتی که تعداد کارکنان بین ۱۰ تا ۱۵ درصد کاهش یافته است. اگر کار تیمی بهدرستی و طبق اصول در یک سازمان انجام گیرد نیازی به تعدادی از کارمندان نمیباشد و در نتیجه هزینههای شرکت کاهش چشمگیری پیدا میکند.
اگر مدیر و یا رهبر یک سازمان و یا کسب و کار هستید احتمالا با این موضوع مواجه شدید که بعضی کارمندان شما با علاقهی تمام و انگیزهی کافی تلاش نمیکنند. شاید علتهای مختلفی را برای این موضوع در نظر گرفته باشید اما پژوهشگران حوزهی کسب و کار معتقدند نبود هدف و عدم وجود فرهنگ کار گروهی و تیمی در یک سازمان و یا استرس شغلی میتواند به کم شدن بازدهی کارمندان و نارضایتی شغلی آنان بیانجامد. اینکه کارمندان شما هدف و غایت کسب و کار شما را نمیدانند و صرفا هر روز یکسری وظایف را انجام میدهند و از رضایت شغلی کمی برخوردار هستند، باعث میشود پس از مدتی آنان نسبت به شغلشان بیرغبت شوند. وظایف اعضای گروه چیست؟
بیشتر بخوانید: مدیریت استرس در محیط کار
کارمندان شما باید در جریان بسیاری از تصمیمات کسب و کار و سازمان باشند تا بتوانند برای آن هدف تلاش کنند و احساس یکنواختی نداشته و درجا زدن نداشته باشند. کارتیمی میتواند کمک شایانی به افزایش بازده کارمندان شما داشته باشد.
ادگار شاین توصیه میکند، برای آنکه بتوانید فرهنگ کار تیمی را سازمانی نهادینه کنید، باید ابتدا تغییراتی را در خودتان بهوجود آورید و الفبای کار گروهی را یاد بگیرید و سپس گروهی کوچک از کارمندانی را که میدانید آموزشپذیر هستند انتخاب کنید سپس سعی کنید برای مدتی کارهای تیمی و وظایف گروهی به آنان پسپارید.
در این مدت اشتباهات و مشکلات زیادی را در انجام کارهای تیمی کارمندانتان میتوانید پیدا کنید و رفع کنید. از تیم کارمندانتان بخواهید تا پیشنهاداتشان برای بهتر شدن کار گروهی را با شما درمیان بگذراند. در این مدت سعی کنید مطالعات خود بر روی کار تیمی بیشتر کنید.
بعد از گرفتن بازخورد از کار گروهی سعی کنید جلسهای ترتیب دهید و از مزایای کارتیمی برای کارمندانتان بگویید. سعی کنید از دید یک رئیس صحبت نکنید و در ابتدای صحبتهایتان از پیشرفت کسب و کار خودتان نگویید بلکه از دست آوردهای کار تیمی برای خود کارمندان صحبت کنید. این هنر شماست که در ابتدا بتوانید کار گروهی را عامل موفقیت کارمندان جلوه دهید و از پیشرفت کارمندان به پیشرفت شرکت برسید و نه برعکس آن.
از نگاه شاین مدیران و رهبران کسب و کار بدون توجه به نکات بالا نمیتواند کارتیمی را در شرکت و کسب و کارش بهوجود بیاورند. پس سعی کنید نکات بالا را بهدرستی رعایت کنید و از همان ابتدا کار گروهی را در ابعاد بزرگ انجام ندهید چون بخاطر مشکلات اولی که برای هر کار جدیدی وجود دارد ممکن است سازمان یا شرکت شما برای مدتی دچار مشکلاتی شود و مشتریان شما را ناراضی و حتی عصبانی کند.
طبق گفتهی یکی از فیلسوفهای بزرگ اگر به یک شخص فقط یکسری کارها و وظایف روزمره بدهید و سر ماه هم حقوقی مشخص به او بدهید او را دچار زندگی ماشینی کردهاید که بعد از مدتی قدرت خلاقیت در او کشته میشود.
زندگی ماشینی میتواند موجب شود تا شخص نتواند مانند یک انسان فکر کند و هیچ خلاقیتی در حل مشکلات از او نخواهید دید. اما اگر افراد یک سازمان در مجموعهای به اسم تیم قرار بگیرند سعی میکنند مشکلات را حل کنند و در مسیر حل مشکلات از همدیگر کمک میگیرند.
شاید در ابتدای کار باورش سخت باشد اما اگر اصول تیمسازی بهدرستی پایهگذاری شود تمام افراد یک سازمان، خود را در برابر کسب و کار مسئول میدانند. آنها تلاش میکنند تا سازمان را بهجلو ببرند و مشکلات سازمان را یکی پس از دیگری حل کنند. درچنین شرایطی مدیر و رهبر کسب و کار فقط نقش نظارت و ارزیابی بر واحدهای مختلف را دارد.
احساس مسئولیت ناشی از کار تیمی میتواند کمک کند تا تمامی کارمندان احساس کنند که این کسب و کار، کسب و کار خودشان است و برای پیشرفت سازمان تلاش کنند. درچنین حالتی کارمندان پیشرفت سازمان را پیشرفت خودشان میدانند. اما در سازمانهای توسعه نیافته کارمندان صرفا تلاش میکنند در محل کارشان حضور پیدا کنند تا در آخر ماه حقوق دریافت کنند.
کار تیمی در سازمان باعث میشود تا کارمندان امکان پیشرفت را در سازمان و خود احساس کنند. در حقیقت اگر تیمسازی اصولی در کسب و کارتان داشته باشید کارمندان شما مطمئن هستند که اگر تلاش کنند و بهدرستی مشکلات سازمان را حل کنند پاداش میگیرند و مرتبهی شغلیشان بهبود مییابد. در این حالت کارمندان با نهایت انرژی و انگیزه برای شما کار میکنند و در برابر مشکلات شرکت احساس مسئولیت دارند و برای حل مشکلات کنار شما هستند.
چند سال قبل استاد محمدپیام بهرامپور در یکی از سمینارهای آنتونی رابینز(سخنران برتر حوزهی کسب و کار و انگیزشی) در کشور هلند شرکت کرده بودند و خاطره جالبی از آن همایش و اهمیت کار تیمی نقل میکردند:
“هزینهی این همایش کسب و کار برای ۵ روز ۸۰۰۰ یورو بود و من احساس میکردم تمامی افراد و حاضران این مجموعه کارآفرینان بزرگ و مدیران کسب و کارهای ثروتمند هستند. اما با چندین نفر که صحبت کردم متوجه شدم که تعدادی از این افراد کارمندان شرکتهای مختلفی هستند که بهصورت تیمی در این همایش شرکت کردهاند. از آنها سوال کردم که شما چرا در این همایش کسب و کار شرکت کردید؟ و جوابی که دادند این بود که ما پسانداز چند سالمان را در این همایش سرمایهگذاری کردیم تا کسب و کار سازمانمان را بهبود ببخشیم و بتوانیم به پیشرفت سازمانمان کمک کنیم.”
نکتهی جالب آن است که این افراد برای پیشرفت سازمان و شرکتی که در آن کار میکنند از هزینهی شخصیشان استفاده میکنند. این تفکر قطعاً زمانی بهوجود میآید که کارمندان یک شرکت احساس کنند که شرکت متعلق به همهی آنان است و موفقیت شرکت یعنی موفقیت من.
شما به کمک مطالبی که برای کار تیمی در کسب و کار گفته شد میتوانید استعدادهای ساده و ارزان قیمت را کشف کنید و درمسیر توسعه کسب و کارتان از آنها استفاده کنید. نگران نباشید که ممکن است روزی آنها آنقدر بزرگ شوند که جایگاه شما بهخطر بیفتد. پیشرفت اینگونه افراد بدین صورت است که توأم با پیشرفت اشخاص، سازمان و شرکت شما نیز پیشرفت میکند.
این افراد بعد از چند سال میتوانند مدیریت بخشهای مختلف شرکت را بهدست بگیرند و مانند همیشه برای پیشرفت و توسعه کسب و کارتان مؤثر باشند.
اگر بتوانید بهخوبی سازمانتان را مدیریت کنید بهمحض کشف یک استعداد در بین کارمندانتان یک پوزیشن شغلی جدید برای او پیدا میکنید و کارهای مهمتری را به او میسپارید. باید سعی کنید اهمیت کار تیمی و گروهی را طوری سیستمسازی کنید که هر کارمند جدیدی که به تیم شما اضافه میشود بتواند در سریعترین زمان ممکن اهمیت کار گروهی را درک کند و برای رسیدن به هدف شرکت و سازمان تلاش کند.
استیو جابز موسس فقید شرکت اپل میگوید:
تمام کارها و اشیا اطراف شما توسط کسانی خلق شدهاند که الزاما از شما باهوشتر نیستند. افرادی که توانستهاند ارزشی را خلق کنند صرفا در مسیر و علاقهی شخصیشان قرار گرفتهاند و سعی میکنند بهترین خودشان باشند. پس سعی کنید پس از تیمسازی، استعداد و علاقهی کارمندانتان را بهخوبی درک کنید و آنان را در جایگاه صحیح شغلیشان قرار دهید.
ممکن است فردی در یک کار تیمی بهترین عملکرد را داشته باشد اما همان فرد در کارتیمی دیگری بدترین عملکرد را داشته باشد. ساخت تیم و آموزش کار گروهی در ابتدای کار وظیفهی رهبر و مدیر سازمان است اما بعد از سیستمسازی، کارمندان بهخوبی اهمیت کار تیمی و گروهی را درک میکنند و حتی به کارمندان جدید نیز آموزش دهند.
همهی ما میدانیم که امروزه امکان شناخت افراد و ویژگیهای شخصیتی آنان به کمک تستهای مختلف وجود دارد. تستهای هالند، Rorschach Belbin و MBTI از معروفترین این تستها هستند. البته تستهای هوش (IQ) و هوش عاطفی (EI) نیز برای بررسی دقیقتر شخصیت افراد وجود دارد. اما مشکل اینجاست که این تستها درکی از میزان پیشرفت و همچنین پرورش استعدادهای مدیریتی و کارهای تیمی (گروهی) به ما نمیدهد.
برای همین منظور در شرکتهای بزرگ خارجی تست معروفی استفاده میشود که به تست بلبین معروف شده است. بلبین دانشمند و پژوهشگری بود که در دههی ۷۰ میلادی در کالج مدیریت هنلی تحقیقات در مورد کار تیمی و گروهی را آغاز کرد و سعی داشت روش و راهکاری برای پیش بینی موفقیت کارهای گروهی و تیمی ابداع کند که درنهایت موفق به طراحی این تست شد.
جالب است بدانید غولهای بزرگ خارجی برای استخدام افراد از این تست استفاده میکنند. این موضوع اهمیت تست بلبین را نشان میدهد. بلبین نقشهای افراد در یک کار تیمی و گروهی را به چند دستهبندی مختلف تقسیم کرد. خصوصيات شخصيتي افراد عضو تيمهای موفق از نظر بلبین:
اگر در شروع توسعه کسب و کار و یا پایهگذاری یک کسب و کار هستید میتوانید از این تست برای استخدام استفاده کنید. خروجی این تست، افرادی که دارای روحیه کارتیمی و گروهی هستند را برای شما مشخص میکند. (این تست بهزودی در مقالهی دیگری به شکل مفصل توضیح داده خواهد شد.)
کار گروهی یا کار تیمی سالهاست که عامل موفقیت چندسالهی شرکتهای بزرگ دنیاست؛ در واقع آنچه که ارزش، اعتبار و امتیازات یک سازمان را بهسرعت بالا میبرد، ضرب شدن توانایی، انرژی و مهارتهای اعضای تیم یا گروهی است که در آن سازمان فعالیت میکنند.
اما هر سازمانی نمیتواند از کار گروهی به شیوهای کارآمد بهره ببرد؛ شرکتهای زیادی وجود دارند که هرگز موفق نشدهاند تیم خوبی ایجاد کنند یا آن را رهبری کنند؛ در همین راستا میخواهیم در ادامهی این متن به مزایا، معایب، اصول و تمام چونوچرای کارهای گروهی و تیمی بپردازیم. باشد که با رعایت اصول تیمی شما نیز بتوانید در کسبوکار خود موفقیتهای بزرگی کسب کنید.
همانطور که اطلاع دارید، کار تیمی در فرهنگ ایرانی جایگاه بالایی ندارد؛ در واقع فرهنگ حاکم بر کشور ما بیشتر بر روی کارهای فردی و موفقیتهای فردی تأکید دارد تا کارهای تیمی.
البته کارهای دستهجمعی زیاد انجام میشود، اما کارهایی که بهصورت دستهجمعی انجام میدهیم، کار تیمی محسوب نمیشوند، چراکه کار تیمی خود دارای اصول و قوائد خاصی است که باید هریک از اعضا از این اصول آگاه بوده و آنها را رعایت کنند.
در واقع یکی از اصلیترین مزیتهای کار گروهی آگاهی و پیروی افراد از یک سری قوانین مشخص است. وقتی یک گروه تلاش کند، میتواند چندین برابر یک شخص نتیجه کسب کند. از دیگر مزایای کار گروهی یا تیمی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
وقتی تعدادی از افراد برای محقق کردن یک هدف مشترک تلاش میکنند، انگیزه هریک از آنها بهوسیله دیگری تقویت میشود. وقتی شور، اشتیاق و انگیزه وجود داشته باشد، کارها با کیفیت بهتری انجام میشوند و در نتیجهی آن بهرهوری افزایش پیدا میکند.
همزمان با هر پیشرفت سازمان، افراد با یکدیگر بهتر رفتار میکند و این موضوع به بهبود ارتباط بین اعضا میانجامد؛ در نتیجه هریک از اعضا راهکارهایی تازه و خلاقانه از خود بروز میدهند که در نتیجه آن شکوفایی حاصل میشود. وقتی اولین قدمها برای کار گروهی درست برداشته شود، پیشرفتها تصاعدی خواهند بود. بنابراین بهتر است قبل از ایجاد گروه یا تیم با تمام قوائد آن آشنایی کامل داشته باشید.
در کنار فواید کار گروهی معایبی هم وجود دارد که دلیل اصلی شکست سازمانها در ایجاد تیم، برطرف نکردن این معایب توسط مدیران آنها و هم نداشتن بیزینس پلن مشخص می باشد است. در مقاله «بیزینس یعنی چه» به صورت کامل به نحوه نوشتن بیزینس پلن پرداخته ایم. اصلیترین معایب کار گروهی شامل موارد زیر است:
اعضای یک نمیتواند شامل افرادی باشد که همگی به یک شیوه خاص فکر یا رفتار میکنند؛ اگر چنین باشد دیگر ماهیت گروه از بین میرود و خلاقیتی هم در کار نخواهد بود.
اگر قرار باشد تمام افراد یک تیم به یک شیوه فکر کنند و هیچ نظر مخالفی در جلسات تیمی وجود نداشته باشد، هیچ پیشرفتی هم حاصل نخواهد شد؛ اما متاسفانه همین متفاوت بودن اعضا اگر درست مدیریت نشود میتواند به اصلیترین مشکل یک گروه تبدیل شود.
به تعویق افتادن کارها و درگیر شدن اعضا در کارهایی که در آنها تخصصی ندارند هم دیگر مشکلاتی هستند که در صورت همسو نشدن افراد یک گروه ایجاد میشوند.
وقتی بر مزایا و معایب کار تیمی آگاه باشیم، میتوانیم قدمهای خود را هوشمندانهتر برداریم؛ در این صورت شروع کار برای ما مشخص خواهد بود. با توجه به مزیتها و مشکلات کار گروهی که تا به اینجا بررسی کردیم، حالا میدانیم که برای ادامه کار خود به یک نقشه راه نیاز داریم. نقشه راه ما پیروی از اصول و قوائد کار تیمی خواهد بود.
در ادامه این مطلب به ۲۵ اصل اشاره میکنیم که با رعایت و توجه به آنها میتوانیم در تشکیل تیم سازمانی خود موفق شویم.
جان ماکسول در کتابی تحت عنوان «۱۷ اصل کار گروهی» به نمونههایی از قوانین حاکم بر افراد یک گروه موفق اشاره میکند که میتواند موفقیت گروهی را به همراه داشته باشد. در اینجا با بررسی اصول موجود در کتاب آقای ماکسول و دیگر اصول بحث شده در کتابهای تخصصی کار تیمی به بررسی ۲۵ اصل میپردازیم که هم برای رهبر و هم برای هریک از اعضای تیم درسهای ارزشمندی در پی دارد:
برای اینکه افراد را مجبور نکنیم به کارهایی مشغول شوند که به آنها علاقه ندارد، باید براساس تخصصهای لازم برای سازمانمان افراد را استخدام کنیم. بنابراین تصمیم بگیرید تمام تخصصهایی که برای پیشبرد کار سازمانتان به آنها نیاز دارید را دستهبندی کنید.
برای تخصصهایی که دستهبندی کردهاید، افراد مناسب و کاربلدی را انتخاب کنید. یادتان باشد هرچقدر تخصص افراد به کاری که میخواهند در سازمان انجام دهند نزدیکتر باشد، در انجام آن کار موفقتر عمل خواهند کرد. برای پی بردن به تخصص واقعی افراد میتوانید از آنها تست بگیرید. برای هر تخصص تست مشخصی را طراحی کرده و آن را به افراد داوطلب بدهید. مثلاً برای استخدام یک فرد در بخش اپراتور بهتر است تستی از افراد داوطلب این پست بگیرید که مهارت پاسخگویی تلفنی و برقراری ارتباط آنها را بسنجد.
وقتی افراد موردنظرتان را پیدا کردید، هدف اصلی و نهایی کار گروهی سازمان خود را بهصورت کاملاً واضح و شفاف با آنها در میان بگذارید. هر سوالی که در مورد هدف سازمان داشتند را پاسخ دهید و نگذارید هیچ نقطه ابهامی در خصوص هدف گروه باقی بماند. اگر بتوانید یک شعار خوب برای هدف گروه انتخاب کرده و آن را در جایی از ساختمان کاریتان آویزان کنید، هدف موردنظر همیشه جلو دید افراد گروه خواهد بود.
وقتی نقش افراد در گروه مشخص نباشد، بی نظمی بر گروه حاکم خواهد شد؛ در نتیجه گروه نمیتواند در مسیر برنامهریزيهای صورت گرفته حرکت کند. همین اتفاق زمانی میتواند تکرار شود که مسئولیتها و نقش اعضا شفاف نباشد.
هر چقدر نقش افراد تیم مشخصتر و تخصصیتر باشد، آنها بهتر میتوانند تواناییهای خود را در جهت هدفهای سازمان بهکار بگیرند. بنابراین نقشها را کاملاً واضع تعیین کنید و به تمام پاسخها جواب دهید تا هیچ ابهامی در این باره باقی نماند.
اگر در انجام وظایف فوق با مشکل برخورد کردید یا متوجه شدید که نمیتوانید افراد را در جای درست خود قرار دهید، به فکر تقویت دانش رهبری خود باشید. مدیریت یک گروه یا تیم به تخصص نیاز دارد؛ بنابراین بهتر است هر روز خود را با آخرین اطلاعات مدیریت سازمانی آپدیت کنید. تنها در اینصورت میتوانید از افراد گروهتان انتظار داشته باشید درست عمل کنند.
در واقع اولین کسی که باید به قوائد گروه پایبند باشد، مدیر یا رهبر آن گروه است. بهتر است بدانید یکی از مهمترین عوامل مؤثر در موفقیت کار تیمی نیز نحوه رهبری آن تیم است.
ممکن است افرادی در گروه باشند که مزایای کار گروهی برای آنها مشخص نباشد و بخواهند تکرویی کنند. در این موقعیتها، وظیفه یک مدیر تاکید بر مزایای کار گروهی است. یکبار مطرح کردن مزایا کافی نیست؛ بهتر است هرچند وقت یکبار این مزایا را به افراد تیمتان یادآوری کنید.
ممکن است تعدادی از افراد گروه تصور کنند که وظیفه و تخصص بقیه از کاری که آنها انجام میدهند با ارزشتر است؛ بنابراین ارزشگذاری برای تکتک وظایف و نقشها در یک گروه از اهمیت زیادی برخوردار است. توجه به تمام نقشها و بازگو کردن فعالیتهای ارزشمند آنان در جلسات میتواند این خلأ را کاملاً پوشش دهد.
تعهد به توانایی و استعداد افراد بستگی ندارد. بسیار پیش میآید که افراد بسیار کارآمد و متخصص در شرایط بحرانی گروه را رها کرده و به گروه دیگری پیوستهاند؛ بنابراین همه افراد یک گروه باید از حس تعهد کافی برای پیشبرد اهداف یک سازمان برخوردار باشند تا آن سازمان بتواند پلههای ترقی را یکی از پس از دیگری طی کند. معمولاً رهبران فرزانه این حس تعهد را با ارزشگذاری کار افراد یک تیم ایجاد میکنند. وقتی افراد یک گروه از ارزشی که برای یک سازمان یا جامعه دارند آگاه میشوند، به آن گروه تعهد بیشتری پیدا میکنند.
وقتی تمام افراد تیم بتوانند در نقش رهبر عمل کنند، کارایی هر یک از افراد چندین برابر بالاتر میرود؛ در واقع یکی از بهترین اما حساسترین بخشهای کار گروهی، ایجاد رهبری اشتراکی است. در رهبری اشتراکی هریک از افراد بسته به موقعیت و شرایط خاص میتوانند تصمیمات مهمی اتخاذ کرده و در مورد انجام فعالیتها نظر بدهند.
البته لازمه ایجاد رهبری، طی کردن تمام مراحلی است که تا به اینجا بررسی کردهایم. وقتی افراد هنوز به تعهد کافی در برابر گروه نرسیدهاند یا از نقش اصلی خود خبر ندارند، در رهبری اشتراکی ممکن است خود را ببازند و گروه را دچار آشفتگی کنند.
در یک گروه موفقیت فردی ارزش خود را از دست میدهد؛ در گروه همه افراد باید بتوانند تمام تلاش خود را در جهت یک هدف مشترک بهکار بگیرند. در چنین شرایطی افراد از ارتقا دادن سایر افراد تیم لذت میبرند. انسانها کسی که به آنها ارزش داده است را همیشه دوست خواهند داشت؛ بنابراین هرچقدر افراد یک تیم بتوانند یکدیگر را ارتقا دهند، حس بهتری نسبت به همدیگر پیدا میکنند. اگر رهبر یک سازمان بتواند افراد گروهش را ارتقا داده و به هریک از آنها ارزش بدهد، این حس در بقیه افراد گروه هم ایجاد میشود.
افراد خشک و غیر قابل انعطاف نمیتوانند در جایگاه تیمی خود درست عمل کنند. در واقع برای فعالیت صحیح در گروه باید بتوانید انعطافپذیر باشید. اگر از این روحیه برخوردار نیستید، بهتر است قبل از پیوستن به گروه آن را در خود تقویت کنید تا نه خودتان اذیت شوید و نه باعث آزار سایر همتیمیهای خود شوید.
بهتر است کانون توجه یک گروه تنها و تنها نتیجهای باشد که در نهایت سازمان آنها کسب میکند. برای اینکه چنین کانون توجهی ایجاد شود، لازم است تا منافع هریک از افراد در گرو محقق شدن هدف نهایی سازمان باشد. وقتی افراد بدانند با ارتقا دادن نهاد خود سود میبرند، هریک از آنها نهایت تلاش خود را خواهد کرد. البته باید پاداشهایی هم برای هریک از آنها توسط سازمان در نظر گرفته شود.
هیچ تیمی نتوانسته است با تکرویی افراد خود به موفقیت برسد؛ یکی از لازمههای کار گروهی از خود گذشتگی هریک از افراد آن تیم است. از خودگذشتگی کار راحتی نیست اما در صورتی که روحیه غالب افراد گروه شود میتواند معجزه ایجاد کند. بنابراین بهتر است قبل از پیوستن به گروه این حس را در خود ایجاد کنید.
محقق شدن هدف نهایی یک سیستم در گرو انجام مسئولیتهای هریک از اعضا قرار دارد. بنابراین اگر مسئولیتی به شما واگذار شد باید آن را به نحو احسن به انجام برسانید. البته حضور در گروه به صورت ناخودآگاه در افراد این حس مسئولیت را ایجاد میکند، اگر هریک از افراد خود تاحدی خود را مسئول بدانند، جو گروه آنها را بهصورت کامل مسئولیتپذیر خواهد کرد.
در سایه انضباط است که یک تیم میتواند در مسیر هدفی که دارد حرکت کند. هر بینظمی در گروه برابر با عقب افتادن یک مرحله از کار گروه است. این انضباط است که استعداد را به توانایی تبدیل کرده و برنامهریزیها را به سمت اقدام و عمل میکشاند. یکی از فاکتورهای اصلی موفقیت در کار گروهی انضباط گروهی و فردی هریک از اعضا است. اگرچه این دو بر یکدیگر تاثیر میگذارند اما تاثیر انضباط گروهی بیشتر است.
کنترل احساسات سبب میشود تا بدون تردید تمام کارها انجام شوند. اگر قرار باشد هریک از افراد گروه برای انجام هرکاری ابتدا به احساسات خود رجوع کنند، تمام کارها نصفه و نیمه رها میشود. وقتی تمام چشماندازهای نهایی تعیین شده و به عنوان یک هدف مشترک توسط اعضای گروه پذیرفته شده است، دیگر توجه به احساسات و تردیدها فقط رسیدن به هدف اصلی را با مشکل روبهرو میکند؛ بنابراین بهتر است هریک از اعضا بر احساسات شخصی خود کنترل داشته باشند و تنها انجام وظایف را در اولویت قرار دهند.
لازم است یک آمادگی همیشگی بر گروه حاکم باشد. آمادگی ترس را از محیط سازمان دور کرده و حس شجاعت را در اعضا تقویت میکند. در اینصورت تمام افراد در روبهرو شدن با هر موقعیتی میتوانند بلافاصله با یگدیگر هماهنگ شده و شرایط را مطابق با آن شرایط مدیریت کنند.
در جهت نیل به اهداف مشترک، افراد تیم باید هریک برای بهبود مهارتهای شخصی خود تلاش کنند. هرچقدر مهارتهای بیشتری کسب شود، منافع مشترک بیشتری کسب خواهد شد. تقویت مهارتهای شخصی در کنار مهارت کار گروهی قرار دارد؛ چراکه توانایی حضور و همکاری در یک گروه به اندازه مهارتهای شخصی مهم است.
این وظیفه سازمانها و رهبران آنهاست که برای اعضای تیم خود امنیت کاری ایجاد کنند. وقتی افراد یک تیم بدانند در صورت درست انجام دادن کارها و هماهنگ شدن با تیم از امتیازات کافی بهره خواهند برد، هریک با خیال راحت به انجام وظایف خود میپردازند.
جهتگیریها، مشکلات شخصی افراد و تعصبات نباید بر روحیه کار تیم تاثیر بگذارد. در واقع افراد یک تیم باید در هنگام مواجهه با مشکلات و چالشها بتوانند برای حل آن اقدام کنند بدون اینکه در صدد ارضای حس شخصی یا تعصبات خود باشند.
پیگیر بودن یعنی اهمیت دادن به کیفیت انجام کارها. وقتی افراد تیم تنها در فکر از سر واکردن مسئولیتهای خود نباشد و دغدغه اصلی آنها درست انجام شدن وظایف باشد، آن تیم در جهت درستی حرکت میکند و یقیناً به نتیجه بزرگی منتهی میشود.
وقتی محیط کار سازمان یک محیط خستهکننده و خشک باشد، میزان اشتیاق عمومی کاهش پیدا میکند. بنابراین بهتر است برای ایجاد لذت کاری نیز تدابیری اندیشیده شود. همانطور که انسان بعد از خستگی نیاز به استراحت دارد، افراد یک گروه هم برای پیشبرد کارها نیاز به لذتهای کوچکی دارند؛ برای مثال میتوان به حس شوخطبعی بین اعضا اشاره کرد.
سرسختی در یک تیم میتواند مشکلات را تبدیل به فرصتهای کاری کند. وقتی این حس سرسختی در تمام اعضای یک گروه وجود داشته باشد، موفقیت سازمان حتمی خواهد بود؛ چراکه افراد سرسخت تا رسیدن به نتیجه مطلوب دست از تلاش برنمیدارند و غیر از هدف نهایی هیچ چیز دیگری برای آنها اهمیت ندارد.
برای اینکه موقعیت و شرایطی که در گزینههای فوق مطرح شد در یک سازمان نهادینه شود، بهتر است به صورت پیدرپی جلسات کاری برگزار شوند. در هر جلسه کاری باید ارزشهای فردی و اهداف مشترک نیز مرور شوند.
اگر پس از انجام هر موفقیت کوچکی برای گروه پاداش در نظر گرفته شود، حس همکاری در تمام افراد بیش از پیش ایجاد میشود. در اینصورت اگر افراد نابهنجاری هم در گروه باشند، در پی این پاداشها به افرادی هماهنگ تبدیل خواهد شد. سیستم تشویق و پاداش همیشه یک سیستم کارآمد بوده است.
کار گروهی یکی از مفاهیمی است که به اندازهی حیات بشر بر روی این کرهی خاکی قدمت دارد. انسانها از دیرباز برای دست یافتن به اهداف بزرگتر، با هم همکاری میکردند و به نوعی تکمیل کنندهی فعالیتهای یکدیگر بودند. شاید در گذشته این امر تنها به صورت شکار دستهجمعی انجام میشده و بعدها به فعالیتهایی چون کشاورزی و دامداری ارتقا پیدا کرده؛ اما در هرحال کار گروهی نتایج بسیار بیشتری نسبت به کارهای شخصی و تک نفره دارد.
فرهنگ برتر کار گروهی را میتوان در فرهنگ کشور ژاپن جستجو کرد. این کشور نماد کارهای گروهی است، به همین خاطر هم بدون داشتن هیچ یک از منابع غنی سایر کشورها، توانسته است در رده بالای صنعت جهان جای بگیرد. نمیتوان در مورد کشور ژاپن بحث کرد و به اصلهای کار گروهی آنان اشاره نکرد.
هر فرد ژاپنی میداند کار گروهی چیست و چگونه میتواند در یک گروه فعالیت کند. این در حالی است که فرهنگ کشور ما بر خودمحوری، رقابت شدید و از میدان خارج کردن دیگران تأکید دارد. طبیعی است که کشورهایی که درک کردهاند کار گروهی چیست و چگونه آن را انجام دهند، از کشورهایی که هنوز این مفهوم را درک نکردهاند، پیشی بگیرند. ممکن است در نگاه اول به دنبال دلیل این موضوع باشیم و با خود بگوییم: «چه چیز سبب میشود تا مردم ما ندانند کار گروهی چیست؟»
برخی از کارشناسان، دلیل این موضوع را در تربیت فرزندان یک ملت جستجو میکنند. ایشان معتقدند که حتی بازیهایی که در کودکی انجام میدهیم، بر درک ما از ماهیت کار گروهی تأثیر میگذارند. برای مثال، همهی ما تجربهی بازی با صندلی در مهدکودک، مدرسه یا جمعهای دوستانه را داشتهایم، در این بازی پنج عدد صندلی میگذارند و شش نفر به دور آن میچرخند؛ در نهایت هرکس که نتواند بر روی صندلیها جای بگیرد، بازنده محسوب میشود.
این بازی در کشور ژاپن به شیوه دیگری برگزار میشود که در آن پنج صندلی قرار میدهند و شش نفر به دور آن میچرخند، اما هرکس نتواند بر روی صندلیها جای بگیرد، همه بازنده میشوند! حالا خودتان قضاوت کنید که کدام یک از این دو قانون در بازی میتواند به ما بفهماند که کار گروهی چیست؟!
نهادینه کردن کار گروهی در یک سازمان، شرکت یا یک کارگاه، به درک هریک از اعضا از قوائد گروه بستگی دارد. اما قبل از هرچیز، باید مدیر یا رهبر یک پروژه بر اصل کار گروهی تأکید داشته باشد. وقتی یک رهبر بداند کار گروهی چیست و چگونه میتواند یک گروه را تبدیل به تیم کند، دیگر اعضا نیز از قوائد و شیوه کاری وی تبعیت خواهند کرد.
در غیر اینصورت ممکن است برخی از اعضای گروه بتوانند در قالب گروه بهدرستی فعالیت کنند، اما شیوه مدیریتی رهبر، آنها را به سمت رقابت بکشاند. برای ما که از ابتدای زندگی خود یاد نگرفتهایم تا بهصورت تیمی و گروهی فعالیت کنیم، آگاهی از قوائد کار گروهی اهمیت فراوانی دارد. بنابراین در ادامه به بررسی ۹ اصل کار گروهی میپردازیم تا این موضوع را بهتر درک کنیم.
آگاهی از مراحل کار تیمی و اصول کار گروهی به ما کمک میکند تا کمکم خود را با ماهیت آن وفق داده و در جهت پیشبرد اهداف دستهجمعی به همگروهیهای خود کمک کنیم. این حس میتواند از محیط کار به محیط زندگی شخصی هم نفوذ کرده و تعامل بین افراد خانواده را نیز مستحکمتر کند. پس در اینجا به ۹ اصل و عوامل موثر در موفقیت کار تیمی اشاره میکنیم تا بدانیم کار گروهی چیست و چگونه میتوانیم خود را با گروه خود هماهنگ کنیم:
برای انجام کارهای گروهی، بهتر است مدیران پاداشهای کاری را به صورت دستهجمعی در نظر بگیرند تا افراد برای رسیدن به یک هدف مشترک، در کنار هم فعالیت کنند. این امر میتواند پس از مدتی، حس همکاری گروهی را در اعضا برانگیخته کند. مثلاً یک مدیر میتوان افزایش حقوق یا مرخصی را منوط به انجام درست و کلی کار کند. در اینصورت هریک از اعضا برای پیشبرد کل کار تلاش میکنند و هرکدام در پی کمک به دیگری خواهد بود.
وقتی مشکلی در شیوه کار یک گروه ایجاد میشود، معمولاً تمام توجهات به سمت پیدا کردن مقصر جلب میشود تا تمام کاسه و کوزهها بر سر یک نفر خراب شود. اما اگر گروهی بخواهد به اعضای تیم خود یاد بدهد که کار گروهی چیست، باید دست از پیدا کردن مقصر بکشد و تنها روی راهحل تأکید داشته باشد.
در اینصورت، بهجای اینکه انرژی گروه در پی پیدا کردن مقصر تلف شود، تمام توجهات بر روی یافتن راهحل متمرکز خواهند بود. آنگاه هیچکدام از اعضا شاهد محاکمهی هم گروهی خود به عنوان مقصر نیست. مقصر کردن میتواند روحیه کلی گروه را کاهش داده و حس بدی را در درون اعضا ایجاد کند، این در حالی است که پیدا کردن راه حل میتواند منجر به یک موفقیت گروهی و نتایج شگفتانگیز شود.
اگر ساختار کار گروهی به گونهای باشد که کار هریک از اعضا تکمیلکنندهی کار دیگری باشد، در این صورت هرکس سعی میکند تا کار خود را به بهترین شیوه ممکن از همگروهیاش دریافت کرده، آن را تکمیلتر کرده و به دست همگروهی بعدی برساند. پشتیبانی اگر به هرصورتی در داخل یک گروه بوجود بیاید، حس رقابت از بین رفته و تعامل مثبت ایجاد میشود.
اعتماد یکی از اساسیترین اصول کار تیمی است. در واقع وقتی افراد یک شرکت یا سازمان بدانند که کار گروهی چیست و بهدرستی در کنار هم فعالیت کنند، به یکدیگر اعتماد متقابل خواهند داشت. اعتماد کمک میکند تا اعضا با انرژی و حس بهتری به مسیر گروهی خود ادامه دهند و فعالیتهای خود را به درستی به انجام برسانند.
وقتی اعضای یک تیم به هم اعتماد داشته باشند، با خیال راحت فعالیتهایی که به آنها سپرده شده را انجام میدهند، بدون اینکه نگران از دست رفتن یا خراب شدن اطلاعات توسط رقیبان خود باشند. بنابراین بهبود تمرکز و تقویت حافظه ، یکی دیگر از اصول و دستاوردهای کار تیمی است که میتواند نتیجه نهایی فوقالعادهای در پی داشته باشد.
تعهد یکی دیگر از دستاوردهایی است که کارهای دستهجمعی و گروهی برای افراد به ارمغان میآورند. وقتی کار اعضا به هم وابسته باشد و در برابر آن، امنیت، علاقه و اعتماد در جایجای گروه جاری باشد، هرکس سعی میکند تا کاری که به او سپرده شده را به بهترین شکل ممکن انجام دهد. این همان تعهدی است که مفهوم مقدس کار گروهی را بیشتر از پیش نمایان میکند.
داشتن تفکر سیستمی به این معنی است که هریک از اعضا، باید در فکر سیستم، تیم و گروه خود باشند. یعنی اهداف سازمان را در اولویت قرار داده و در هر بخش از کار خود، در پی بهبود سازمان خود باشد. وقتی شما اهداف یک سازمان را قبول نداشته باشید، نمیتوانید در جهت نیل به آنها نیز گام بردارید.
متأسفانه بیشتر افراد تنها برای پوشش دادن مسائل مالی خود به گروههای کاری میپیوندند، بدون اینکه اعتقاد خاصی به اهداف بلند یک سازمان داشته باشند. اگر شما خودتان مدیر یا رهبر یک پروژهی گروهی هستید، باید حتماً افرادی را برای همکاری استخدام کنید که همهدف و همآرمان با فعالیت شما باشند.
برای مثال، وقتی شما در جهت تولید محصولات ارگانیک فعالیت میکنید، افرادی که با شما همکاری میکنند نیز باید بر تولید و توزیع این محصولات تأکید داشته باشند و افرادی که اهمیتی برای این موضوع قائل نباشند، نباید وارد ورکگروه شما شوند.
در کنار تفکر سیستمی، هریک از اعضا نیز باید از یک طرز فکر کاملاً مستقل برخوردار باشند تا درصورت بروز مشکل بتوانند اعضای دیگر را از خطرات وارده بر گروه آگاه کنند. یادتان باشد که اعضای یک گروه حق اظهار نظر دارند تا ایدههای بهتری برای پیشبرد کارها ارائه دهند. بنابراین تنها مانند یک ربات کارهای محوله را انجام ندهید و خودتان نیز برای بهتر انجام شدن کارها ایدهپردازی کنید. کسانیکی استقلال فکری ندارند، نمیتوانند به شیوهای کارآمد در ورکگروپها به فعالیت بپردازند.
انعطافپذیری به شما کمک میکند تا خود را بهتر با شرایط گروه وفق دهید. وقتی شما بدانید کار گروهی چیست و چگونه انجام میشود، به این موضوع نیز پی میبرید که ممکن است در طول انجام کار، وظایف متفاوتی به شما واگذار شود؛ پس زمانی میتوانید تمام ظایف خود را به خوبی انجام دهید که انعطافپذیری بالایی داشته باشید.
شاید فکر کنید با انعطافپذیر بودن، هرچیزی که به شما میگویند را باید بی چون و چرا بپذیرید، اما اینگونه نیست. در واقع افرادی که انعطافپذیری بالایی دارند، کنترل بیشتری بر خود داشته و تفکر سیستمی بهتری هم دارند. این افراد تا زمانیکه آرمانهای گروه با اهداف شخصیشان در یک راستا باشد، میتوانند فعالیت گروهی خود را به بهترین شیوه ممکن انجام دهند و اهمیت کار تیمی را به نمایش بگذارند.
سخن نهایی
هریک از اصول کار گروهی، تکمیل کنندهی سایر اصول است. مثلاً انعطافپذیری بالا، تفکر سیستمی را ارتقا میدهد یا حس تعهد، مشارکت کاری و اعتماد اعضا را بهتر میکند. بنابراین اگر شما در مقام یک رهبر یا یک عضو از یک گروه بتوانید چند مورد از اصول فوق را به درستی اجرا کنید، سایر اصول نیز خود به خود ایجاد خواهند شد. حالا که میدانید کار گروهی چیست، پس در انجام هر فعالیتی میتوانید این اصول را به کار بگیرید و بازدهی خود و گروهتان را بالا ببرید.
اصول کار گروهی هم برای رهبران و هم برای هریک از اعضای تیمها در نظر گرفته شده است. در واقع پیوستن به تیم برای فردی که هرگز با هیچ جمعی همکاری نکرده است، کار سختی است. در کشور ما پایههای کار تیمی در شرکتها بسیار ضعیف است؛ نباید انتظار داشته باشیم تمام خلأهای کار تیمی بلافاصله در جامعه ما حل شوند. لازم است این اصول رفتهرفته در بین گروههای کوچک شرکتها ایجاد شوند تا در نهایت روحیه کار فردی به بخش بزرگتری از اجتماع نفوذ کند. در عصر حاضر تمام پیشرفتها بهصورت صعودی و البته تصادعدی کسب میشوند.
برای همسو شدن با موج پیشرفتهای جهانی باید بتوانیم از این اصول بهره کافی را ببریم و تیمهای کاری خود را در جهت تحقق اهداف کسبوکارمان به پیش ببریم. البته قبل از هرچیز باید خود به تمام این قوائد عمل کنیم. وقتی خود متعهد نباشیم، نمیتوانیم از اعضای تیم نیز انتظار تعهد داشته باشیم و برای تقویت هر یک از اصول فوق باید خود اولین کسی باشیم که آنها را میپذیریم، چه در نقش رهبر گروه و چه در نقش یکی از اعضای گروه.
پیشنهاد می شود مقاله«قانون شراکت در کار» را بخوانید.
برخی از سؤالات رایج
کار گروهی چیست؟
متأسفانه بسیاری از افراد و حتی مدیران برخی کسبوکارها تفاوت بین تیم و گروه را نمیدانند و به همین خاطر مشکلات و ضررهای زیادی به کسب و کارشان وارد میشود. بیشتر ما زمانی که دور هم جمع میشویم و کارهای خاصی را انجام میدهیم نام خود را تیم میگذاریم درحالیکه اگر به دنبال هدفی خاص و مشخص نباشیم، صرفاً یک گروه هستیم و نه یک تیم.
دلایل اهمیت کار تیمی در کسب و کار چیست؟
مزایای کار گروهی یا تیمی چیست؟